در مقدمه کتاب الجواهر الثمین نسب وی به نقل از علاّمه شیخ آقا بزرگ طهرانی در اعلام الشیعة چنین آمده است:
عبد اللّه بن محمّد رضا بن شبر بن حسن بن احمد بن علی بن احمد بن ناصر الدین بن شمس الدین محمّد بن نجم الدین بن حسن بن محمّد بن حمزة بن احمد بن علی بن طلحة بن حسین بن علی عمر بن حسن الاقطس بن علی بن زین العابدین علی بن حسین علی بن ابی طالب علیهم السلام.
(*)این مقاله ترجمه و اقتباسی از مقدمه حامد حغنی داود، استاد زبان و ادبیات عرب در دانشکده زبانهای قاهره، نیز از مقدمهسید جواد شبر بر تفسیر علامه شبر موسوم به تفسیر القرآن الکریم، همچنین از مقدمه سید محمّد بحر العلوم بر تفسیر وسیط علامه شبر به نام الجواهر الثمین فی تفسیر الکتاب المبین است.
سیّد جواد شبر در مقدمة تفسیر القرآن الکریم نوشته است:داودی (م 828 ق)نسب شناس معروف، در کتاب عمدة الطالب فی انساب آل ابیطالب، نسب شبر را به امام زین العابدین علیه السّلام میرساند.با این تفاوت که در زنجیره نسب او برطله را پس از نام احمد بن علی آورده و گفته است در گذشته، بنی برطله منسوب به علی معروف به برطله بن حسین ...بودهاند...و مینویسد نسب هر«شبری حسینی»به حسن اقطس میرسد و مرحوم شبر را منسوب به او میداند 1 .
اولین کسی که از این خانواده برای کسب علوم و معرفت به نجف اشرف هجرت کرده، سید محمّد رضا، پدر این مفسر عالیقدر و یا نیای او محمّد بوده است و خانوادهاش به شبر شهرت یافت. 2
«آل شبر، یکی از خانوادههای قدیمی عراق و از کهنترین طوائف آن است و از نظر اصالت جایگاهی ویژه دارند و نیز از قدیمیترین اقوامیاند که به آن سرزمین هجرت کردهاند و مقر اصلی آنان در حله فیحاء است.هنوز عدهای از آنان در آنجا ساکن و معروفند.»
«...و از خانوادههای مشهور، حسینی شبری خانواده کسی است که شرح حال او را بیان میکنیم که در حقیقت با خانواده علمی و ادبی که دارای نیای شریف و نسب کریم است روبهرو هستیم.و شجره نامه کاملی از این خانواده شریف نیز علامه فاضل سید عباس شبر ساکن بصره و قاضی شارع آن دیار میباشد.این شجره نامه را استاد عبد الرزاق العائش ادیب مصری نوشته و علامه و پژهشگر شیخ محمّد سماوی(م 1730 ه)در سروده و شی النجف که در دار النشر و التألیف در سال 1360 ق به چاپ رسیده است این خانواده را در شمار خانوادههای اهل علم آورده و گفته است:
و اسره الشبر الشریف
و جامع الشتات بالتصنیف
من کل فرد فاضل قد جمعا
الی علومه التقی و الورعا 1
خانواده شریف شبر در انواع علوم، کتب مختلف تألیف کرده و هر فرد فاضلی از آنان، تقوی و ورع را با دانش خود جمع کرده است.»
مؤلف در 1188 ق در نجف اشرف متولد و به دست پدرش، علامه سید محمّد رضا، تربیت شد.پرورش او از نوجوانی بر پایه تقوی و صلاح و دوستی علم و فضیلت بود.این سخن از او معروف است که پدرش او را در عنفوان جوانی فرا خواند و گفت«مادامی که در درس و تدریس کوشا نباشی و وقت خود حتی یک روز آن را در راه درس به کار نبری، خوردن آنچه را که هزینه میکنم بر تو حلال نمیدانم.»آنچنان سخنان پدر در خاطر فرزند بود و از او جدا نمیشد تا اینکه دیده شد روزی دوایش را در مدرسه به دوستانش میفروشد.وقتی علت آن را جویا شدند گفت:«من امروز دچار مشکل بهداشت بودم و برای من ممکن شد که به درسهایم ادامه دهم (پس با توجه به سخن پدرم)در خانه پدرم چیزی نیافتم که خوردن آن بر من حلال و گوارا باشد.»
نکته مهم این حادثه، تربیت عالی دینی است که مؤلف از نظر اخلاق اسلامی و دوستی علم بر آن رشد و نمو یافته است.البته همین امر او را آماده کرد تا از بزرگان اسلام در آید و او را با نشانه تقوی آراست و در چنان زمینههای عالی برجستگی ویژه داد به گونهای که در همه آنها به او اشاره میشود. 1
علاوه بر پدرش که عالم متبحری بود، سید محسن اعرجی(م 1240 ق) صاحب الوسائل و الحصول فی علم الاصول و شرح الوافیة و نیز یگانه زمان خود شیخ جعفر صاحب کشف الغطاء(م 1228 ق)مربیان و استادان او بودند. 2
برخی منابع اضافه کردهاند که مؤلف از شیخ احمد زین الدین الاحسایی (م 1241 ق)اجازه نقل حدیث گرفته و تنها سید محمّد باقر خوانساری صاحب روضات الجنات هنگام بیان شرح حال سید عبد اللّه شبر عدهای از استادانش را نام میبرد و مینویسد:
...غیر انی رایت صورة له للسید السند التقی الصفی جناب السید محمّد تقی سلمه اللّه....[...جز اینکه من اجازه نامه نقل حدیث او را به سید سند تقی صفی(سروری که سخنش مستند و خدا ترس و پرهیزگار است)جناب سید محمّد تقی-خدا او را سالم و ایمن نگه دارد، گمان میکنم که مراد آقا سید محمّد تقی کاشی...باشد-در آن اجازه نامه مشایخ و استادان بزرگ خود را ذکر کرده است].
نخست نام عالم اعلم شیخ حعفر نجفی رحمه اللّه و بعد نام امیر سید علی طباطبائی صاحب الریاض سپس نام احمد بن زین العابدین الاحسایی و بعد نام متبحر میرزا محمّد مهدی شهرستان راوی از محدث بحرانی آنگاه نام فاضل محقق مدقق میرزا ابو القاسم قمی صاحب القوانین را آورده است 1 .
منابعی که شرح حال شبر را نوشتهاند گفتهاند او در بیشتر علوم اسلامی، فقه و اصول و حدیث و تفسیر و فلسفه و کلام و لغت و ادب و تاریخ و غیر آن مهارت داشته است.و کتابخانههای اسلامی را بسیاری از تصنیفات و تألیفات مفید و باارزش علم او پربار کرده است.دستآوردهای علمی و تعداد تألیفات او بیش از هفتاد اثر است. 2 جایگاه رفیع علمی او از سه دوره تفسیر وجیز(مختصر)و وسیط(متوسط)و کبیر آشکار میشود.تفسیر مختصر او بارها در تهران و قاهره بیروت چاپ شده و سید مرتضی آیت اللّه زاده شیرازی سر آن را به طور غیر مستقل ذیل تفسیر سواطع الالهام الفیضی مکتبة الالفین در کویت، آورده است و تفسیر متوسط او به نام الجواهر الثمین فی تفسیر الکتاب المبین، چاپ کرده است و سید محمّد بحر العلوم مقدمه گرانباره بر آن نگاشته است.علاوه بر کوشش او، پیوند معنوی وی در بالندگی علمیاش مؤثّر بوده است به طوری که از او نقل شده است:
امام همام موسی بن جعفر علیه السّلام را در خواب دیدم که به من قلمی داد و گفت بنویس[و]از آن زمان به انجام دادن این تألیفات موفق شدم.
شهرت علامه شبر در حدیث
وی معروفترین مشایخ اجازه نقل حدیث در زمان خود بود و بیشتر اجازه حدیث متأخرین به او برمیگردد و نیز مرجع بزرگی برای طائفه امامیّه از جهت تقلید و تدریس و استفاده علمی و اجازه حدیث بوده است.
سید معصوم در رسالهای که درباره زندگی او نگاشته چنین آورده است: همنشینان او چه بسا او را با قرائت متن روایت و قطع سلسله سند میآزمودند و او که خدایش مشمول رحمت خود فرماید سلسله سند را میآورد و به امام از اهل بیت صلوات اللّه علیهم میرساند و این کار بارها از ناحیه او و آنان تکرار میشد به گونهای که از حد شمارش میگذشت و این به ما میفهماند که او دارای حافظه قوی و اطلاعات وسیع بود.تسلط فوق العاده شبر در حدیث در زمانی که تقریبا کاظمین تبدیل به یکی از پایگاههای اخباریها شده بود با تفکر و اندیشه خطرناکی که داشتند بسیار با ارزش بوده و او با سلاح اخباریها یعنی حدیث و با برتری بر آنان در احاطه به اخبار، جمع بین حدیث ضعیف و موثّق و نیز تشخیص و تمییز صحیح و سقیم و اعتراف آنان به احاطه و تخصص او، به مصاف آنان رفت و با مسلک آنان به مخالفت پرداخت و در نقد آنان رساله زبدة الدلیل در فقه استدلالی و رساله منیة المحصلین و احقیة طریقة المجتهدین و رساله فتح باب العلم و الرد علی من یزعم انسداده و رساله بغیة الطالبین فی صحة طریقة المجتهدین نوشت؛چه بسا آثاری که از این مجاهد در دفاع از فقه آل محمّد میبینی و چه بسیار است اثر موضعی که مهاجم را در خودش بپیچاند.
بسیاری از بزرگان شاگردی او را کرده و به دست او به جایگاه علمی دست یافتهاند از آن جمله:
1.شیخ عبد النبی الکاظمی(م 1256 ق)؛
2.سید علی بن سید محمّد الامین(م 1249 ق)؛
3.شیخ محمّد رضا زین العابدین بن الشیخ بهاء الدین؛
شیخ احمد بلاغی(م 1270 ق)؛
5.شیخ محمّد اسماعیل خالصی(م 1237 ق)؛
6.شیخ مهدی فرزند اسد الّله تستری(شوشتری)؛
7.شیخ محمّد جعفر دجیلی؛
8.سید محمّد علی بن سید کاظم بن سید محسن، صاحب المحصول؛
9.شیخ حسین محفوظی العاملی(م 1246 ق)؛
10.سیدهاشم سید رضا؛
11.مولی محمّد خویی؛
12.سید محمّد بن مال بن معصوم القطیفی و غیر آنان.اینان برخی از کسانیاند که از آبشخور او سیراب شدند و از دانش او بهره بردند و پناه گاه تحقیقات حوزوی و از بزرگان جامعه علمی عراق و ایران شدند. 1
بعد از عمری آکنده از تقوی و صلاح و وفور دستآوردهای علمی و موهبتهای فکری و خلق و خوی متعالی و پیوند گسترده با مردم به ندای پروردگارش در ماه رجب 1242 در شهر کاظمین لبیک گفت و پسرش سید حسن که بعد از وفات علامه شبر، جانشین او شد بر او نماز خواند.پسرش نیز در سال 1246 ق فوت کرد.مرحوم شبر در کنار پدرش مرحوم محمّد رضا در رواق حرم شریف کاظمین در جوار دو امام حضرت موسی کاظم و محمّد جواد علیهم السّلام دفن شد.
مراسم فاتحه خوانی در اغلب شهرهای عراق و ایران از جمله مجلس شیخ العلماء و المجتهدین مرحوم شیخ محمد حسن، صاحب جواهر الکلام، در نجف اشرف برپا شد و شاگردش سید معصوم موسوی قصیده غرایی را در رثای او سرود:
اروح و فی القلب منی شجا
و اغدو و فی القلب منی شجن
«به شب در میآیم در حالی که در قلبم اندوه است، و به روز در میآیم در حالی که قلبم غمگین است.»
و ان ابا حسن قد مضی
لخلد الجنان و فیها سکن
«ابا حسن(مرحوم علامه شبر)در گذشت تا در باغهای بهشت جاودانه بماند و در آن ساکن شود.»
و خبر ابنیه زار حامه
فصبر الفتی ماله من ثمن
و لازال یغشی ضریحا حواه
سلام من اللّه ما اللیل جن
«پس خدا به فرزندان و خویشاوندانش صبر دهد.صبر جوانمردی که بر او قیمت نیست(بس گرانقدر است)مادام که وجودش ضریح را در بر دارد...و مادامی که تاریکی شب همه جا را فرا میگیرد سلام خدا بر او باد.»
از مرحوم شبر فرزندانی به جا ماندند؛سید حسین که اهل علم بود بعد از 1289 ق فوت کرد و سید حسن که او نیز از اهل علم بود جانشین پدر شد و طلاّب پیرامون او را گرفتند و از فضل و دانش او استفاده کردند و شاگردان پدرش نزد او حضور یافتند و او برخی از مصنفات پدرش راتکمیل کرد. سید محمّد مال اللّه او را چنین وصف میکند:خلف خوبی برای پدر بود اما زمان به او اجازه ماندن نداد و این است شأن زمانه که افراد خوب را گلچین میکند.
فرزند دیگر او سید محمّد در 1252 ق در کربلا وفات یافت و در رواق حرم امام حسین علیه السّلام دفن شد.دیگر فرزندش سید جعفر که او نیزّ از بزرگان علمی است به گونهای که برای او شرح بر شرایع الاسلام در مجلدات متعددی ذکر شده و از اثنای شرح او بر میآید که در اصفهان ساکن بوده است.
سید موسی و سید جواد که هر دو در 1246 ق، سالی که مرض طاعون در عراق منتشر شد، و به عمر بسیار از مردم خاتمه داد، در گذشتند. از این خانواده عدهای از علمای بزرگ برخاستهاند که مرجع افاده مردم در امور دینیشان و جهتدهندگان آنان در اصلاح امور دنیاشان بودهاند. 1
تألیفات علامه شبر به طور خلاصه در مقدمه تفسیر القرآن الکریم تفسیر وجیز(مختصر)او به قلم سید جواد شبر از موسسه اعلمی بیروت، و نیز در مقدمه تفسیر القرآن الکریم تحت عنوان ترجمه مؤلف التفسیر (صص 34-35، دار احیاء الکتب العربی قاهره)به قلم حامد حغنی داود، به نقل از روضات الجنات و نیز شرح حالی که سید معصوم برای علامه شبر نوشته است.همچنین در مقدمه تفسیر وسیط او به نام الجواهر الثمین فی تفسیر الکتاب المبین، به قلم سید محمّد بحر العلوم آمده است.
تألیفات و تصنیفات او را با رعایت اختصار براساس نظم الفبایی از مقدمه تفسیر الجواهر الثمین...نقل میکنیم:
1.احسن التقویم، رسالهای درباره نجوم بر حسب آنچه در شرع وارد شده است، چاپ بمبئی(الذریعة، ج 1، ص 286).
2.اخلاق سید عبد اللّه شبر، دارای مقدمه و چهار رکن و ابو اب و فصول. در دو کتابش به نام نهج السالکین به عربی و زاد العارفین به فارسی خلاصه کرده است.نسخهای از آن نزد نوهاش سید علی بن محمّد شبر یافت میشود (الذریعة، ج 1، ص 376؛ص 5).
3.الاربعون حدیثا به تربیت حروف الفبایی.مؤلف در آن به اجازهاش برای سید محمّد تقی قزوینی سال 1240 ق تصریح کرده است(الذریعة، ج 10، ص 420).
4.ارشاد المستبصر در استخاره، از آنچه سید رضی الدین علی بن طاووس در کتاب فتح الغیب خود آورده و در 1306 ق چاپ شده است(الذریعة، ج 1، ص 520).
5.الانوار الساطعة(در مقدمه تفسیر شبر، چاپ اعلمی، انوار الساعة آمده است)و درباره علوم چهارگانه است؛«معارف پنجگانه»، «اخلاق»، «عجائب المخلوقات»، «فقه».
6.انیس الفکرین، دارای شش هزار سطر و مختصر کتاب عجائب الاخبار و نوادر الآثار او است(الذریعة، ج 2، ص 454).
7.البرهان المبین فی فتح ابو اب علوم الائمة المعصومین(الذریعة، ج 3، صص 100-101).
8.3البرهان بغیة الطالبین فی صحة طریقة المجتهدین، شش هزار سطر دارد و به نام منیة المحصلین که ذکرش خواهد آمد تلخیص کرده است(الذریعة، ج 3، ص 135).
9.البلاغ المبین فی اصول الدین، سه هزار سطر دارد.
10.تحفة الزائر، دوازده هزار سطر دارد(محمّد مال اللّه، «شرح حال خطی»، ص 10)شاگردش کاظمی گفته است که این کتاب برگردان عربی تحفة الزائر علامه مجلسی است...(الذریعة، ج 3، صص 438-439).
11.تحفة المقلّد، رساله فتوائی در همه ابو اب فقه، و چاپ شده است (الذریعة، ج 4، ص 270).
تحیة الزائر دارای مقدمه و دوازده باب و خاتمه و هر باب حاوی چند فصل و شامل شش هزار سطر است(الذریعة، ج 3، صص 488-489).
12.تسلیة الحزین فی فقد الاقارب و البنین، چهار هزار سطر دارد و کتاب خطی آن در کتابخانه نوه دانشمندش سید محمّد بن علی بن حسین بن عبد اللّه شبر(م 1370 ق)موجود است(الذریعة، ج 4، ص 178).
13.تسلیة الفؤاد فی فقد الاولاد، دارای دو هزار سطر است و نسخهای از آن در کتابخانه شیخ الشریعة است(الذریعة، ج 4، ص 179).
14.تسلیة الفؤاد فی الموت و المعاد، دارای هشت هزار سطر است و در نزد علامه شیخ آقا بزرگ طهرانی به نام مسکن الفؤاد فی روایات المبدأ و المعاد وارد شده است(الذریعة، ج 21، ص 20).
15.تفسیر الوجیز فی تفسیر القرآنکه در واقع مختصر الجواهر الثمین فی تفسیر القرآن المبین است که برای اولین بار در تهران در چاپخانه مجلس شورای ملّی در 1352 ق به تصحیح سید نصر اللّه صاحب مکتبة التقوی چاپ شده و بعد به طور مکرر و مستقل در مصر و ایران به طبع رسیده است.همچنین در ایران انتشارات اسوه، وابسته به سازمان اوقاف و امور خیریه در 1414 ق، نیز در لبنان مؤسسه اعلمی بیروت در 1415 ق، و همچنین در ذیل تفسیر سواطع الالهام الفیضی با مقدمه و تصحیح سید مرتضی آیت اللّه زاده شیرازی و مقدمه سید محمّد بحر العلوم به چاپ رساندهاند.چاپ سوم مصر، در 1397 ق/1977 م در دار احیاء التّراث العربی صورت گرفته و مقدمه تفسیر آلاء الرحمن شیخ محمّد جواد بلاغی نجفی(م 1352 ق)نیز در آغاز آن آورده شده است(نک:منابع مختلف، نیز الذریعة ج 25، ص 32).
16.جامع الاحکام فی الاخبار.طهرانی آن را(در الذریعة، ج 5، صص 71-72)جامع المعارف و الاحکام نامیده است.این کتاب از مجموعههای بزرگ بعد از وافی و وسائل و بحار است و دارای چهارده مجلد و در چهارده بخش تقسیم شده است؛اول:در توحید، دوم:در کفر و ایمان، سوم:در مبدأ و معاد، چهارم:در اصول اصلی، پنجم:در طهارت، ششم:در نماز، هفتم:در زکوة و خمس و روزه و اعتکاف، هشتم:در حجّ، نهم:در زیارت و جهاد و امر به معروف و نهی از منکر، دهم:در خوردنی و نوشیدنی تا غصب، یازدهم:در غصب وارث تا آخر، دوازدهم:در نکاح، سیزدهم:در معاملات، چهاردهم:درباره رجال.
علامه شبر این کتاب را تلخیص کرده و آن را دور الاخبار نام نهاده و تلخیص در الاخبار را در الاخبار و الاثار نامیده است.
جامع المقال فی معرفة الرواة و الرجال، به ملخص المقال فی احوال الرجال مراجعه شود.
17.جلاء العیون، در دو مجلّد، در تاریخ و مصائب معصومان علیهم السّلام است و آن ترجمه کتاب جلاء العیون محمّد باقر مجلسی همراه با تصرف و افزایش مسانید و احادیث و بیان مأخذ آن و شرح الفاظی که نیاز به بیان دارد(الذریعة، ج 5، ص 25).
18.الجواهر الثمین فی تفسیر القرآن المبین(این کتاب را مکتبة الالفین در کویت در 1407 ق/1986 م در کویت با مقدمه سید محمّد بحر العلوم چاپ کرده است).
19.الجواهر المضیئة در فقه که دارای دو باب طهارت و صلاة است. سه هزار سطر دارد و آن را در اجازهاش به سید محمّد تقی بن امیر مؤمن حسین قزوینی(م 1270 ق)نقل کرده است(الذریعة، ج 5، ص 294).
20.حق الیقین فی اصول الدین.در این تألیف بین ادلّه عقلی و نقلی جمع و در 1353 ق در دو جزء در صیداء چاپ کرده و در 1375 ق چاپ آن در نجف تجدید شده است.
21.خلاصة التکلیف که در اصول و عبادات و دارای پنج هزار سطر است (الذریعة، ج 7، ص 221).
22.در الآثار و الاخبار، همانطور که گفته شد، تلخیص دوم جامع المعارف و الاحکام است.خود مؤلف در اجازهاش به سید محمّد تقی قزوینی به آن اشاره کرده است و نزدیک به سی هزار سطر دارد(الذریعة، ج 8، ص 116).
23.در الاخبار، تلخیص اول از کتاب جامع المعارف همراه با حذف مسانید و مکررات، دارای چهل هزار سطر و بنا به گفته طهرانی در چهارده مجلّد است(الذریعة، ج 22، ص 205).
24.ذریعة النجاة، درباره دعاهای تعقیب صبح و شام، دارای هفت هزار و پانصد سطر(محمّد مال اللّه، ترجمه المؤلف، ص 10؛در الذریعة، ج 10، ص 32 آمده است که کتاب هزار سطر دارد).
25.رسالة فی الحجّ، کتابی فقهی و دارای دو هراز و پانصد سطر است.
26.رسالة فی الطهارة و الصّلاة، به فارسی.
27.رسالة العملیه، در فقه عبادات، به زبان فارسی(الذریعة ج 11، ص 216).
28.رسالة فی تکلیف الکفّار بالفروع، نقل از مقدمه تفسیر القرآن الکریم، چاپ الاعلمی، به قلم سید جواد شبر.
29.رسالة فی عمل الیوم و اللیلة، طهرانی آن را اعمال الیوم و اللیلة و الاسبوع و بعض ادعیة الحوادث العادات نامیده است.مؤلف آن را بعد از روضة العابدین تألیف کرده است و دارای مقدمه و بابها و فصلهاست. نسخه خطی آن نزد سید علی السید محمّد، نوه مؤلف، است.رجوع کنید به روضة العابدین در همین فهرست(الذریعة، ج 20، ص 248).
30. 31.رسالة فی الفقه، در همه بابهای آن به اختصار، با اشاره به دلیل.در فهرست تألیفات او آمده است و نسخهای از آن در مکتبة المعارف العامه (کتابخانه عمومی معارف)تهران موجود است؛همانطور که در فهرست (کتب)آن، ج 1، ص 112، آمده است(الذریعة، ج 16، ص 280).
32.رسالة فی الکلام، طهرانی آن را با رساله پیشین در فقه ذکر کرده است. درویش بن کاظم در 1237 ق از استنساخ آن فراغت یافت، نسخهای از آن در المکتبة المعارف العامه موجود است، به طوری که در فهرست آن(ج 1، ص 112)آمده است(الذریعة، ج 16، ص 281).
33.رسالة فیما یجب علی الانسان سید مال اللّه.نام این کتاب را در فهرست خود نیاورده است.
34.روضة العابدین و نزهة الذاکرین، در آنچه به ماهها و سالها برمیگردد از ماه رمضان شروع کرده و به ماه شعبان خاتمه داده است(الذریعة، ج 11، ص 297؛ج 2، صص 246 و 248).
35.زاد الزائرین، به فارسی.علامه طهرانی میگوید در 1225 ق از نگارش آن فراغت یافته همانطوری که در 1224 ق از نگارش متن آن یعنی تحفة الزائر فراغت یافته است و آن را در کتابخانه صدر دیدهام(الذریعة، ج 12، ص 2).
36.زاد العارفین، به فارسی و درباره اخلاق.عربی آن نهج السالکین نام دارد(الذریعة، ج 12، ص 5؛ج 1، ص 376).
37.زبدة الدلیل، موسوم به وجیز(مختصر)، به صورت استدلالی در تمات مباحث فقه.طهرانی میگوید جلد اول آن را در کتابخانه نوهاش سید محمّد بن علی و در کتابخانه شیخ هادی کاشف الغطاء در نجف دیده، در 1233 ق از تألیف آن فراغت یافته است(الذریعة، ج 12، ص 27).
*شرح دعاء الجامعة، به اللامعة فی شرح الجامعة رجوع شود.
*شرح خطبة الزهرا به کشف الحجّة فی شرح خطبة اللمة مراجعه شود.
38.شرح دعاء السمات که طهرانی به اسم کشف الحجاب عن الدعاء المستجاب یعنی دعاء السمات ذکر کرده است(الذریعة، ج 18، ص 25).
39.شرح نهج البلاغة.
*شرح النهج الکبیر، موسوم به نخبة الشرحین نهج البلاغة ابی الحدید و نهج البلاغة ابن میثم است.در دوازدهم جمادی الاولی عصر پنجشنبه سال 1241 ق از نگارش آن فراغت یافته است.
*شرح النهج الصغیر(محمّد بن معصوم، ترجمة المؤلف، ص 13، در الذریعة ج 24، صص 134، 196).
40.صفاء القلوب، رسالهای در اخلاق که دو هزار و پانصد سطر دارد.
41.صفوة التفاسیر، تفسیر کبیر مرحوم علامه شبر و حاوی چهار مجلّد است و شصت هزار سطر دارد(در«شرح حال خطی مؤلف»؛نیز در الذریعة، ج 15، ص 48، 62000 سطر آمده است).طهرانی به هنگام ذکر این کتاب به رؤیت آن اشاره نکرده است.
آقای سید مرتضی آیت اللّه زاده شیرازی فرمودند که نسخ خطی آن در دسترس قرار دارد و به زودی چاپ میشود.
42.طبّ الائمه، نزدیک به یازده هزار سطر دارد.نسخه چاپی آن در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است(الذریعة، ج 15، ص 140).
43.طبّ المروی، بیست و دو هزار و سیصد سطر دارد و خود مؤلف در اجازهاش به سید محمّد تقی در 1240 ق به تعداد سطرهایش اشاره کرده است(الذریعة، ج 15، صص 140 143).
44.طریق النجاة، هزار و سیصد سطر دارد.شاگردش عبد النبی آن را در التکملة ذکر کرده است و خود مؤلف آن را در اجازهاش به سید محمّد تقی در 1240 ق یادآور شده است(الذریعة، ج 15، ص 169).
45.عجائب الاخبار و نوادر الاثار، در دوازده هزار سطر(محمّد بن مال اللّه، ترجمة المؤلف، ص 11؛نیز در الذریعة، ج 15، ص 218).
46.فقه الامامیّه، مختصر و راجع به تمام فقه است.بنا به اظهار شیخ آقا بزرگ طهرانی در سال 1309 ق در بمبئی به چاپ سنگی رسیده است (الذریعة، ج 6، ص 292).
47.فهرست الکتب و مؤلفیها.این فهرست بنا به گفته شیخ آقا بزرگ تهرانی بیست و نه صفحه است و در مجموعهای به شماره 2783 در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است و مرحوم دانشپژوه احتمال داده است که تألیف علامه سید عبد اللّه شبر باشد(الذریعة، ج 16، ص 392).
48.قصص الانبیاء، در آن داستانهای پیامبران براساس آنچه از ائمه معصوم علیهم السلام روایت شده است.دویست هزار سطر دارد.شیخ آقا بزرگ طهرانی گفته است مؤلف در آن کتاب، یادآور شده که آن را بعد از جلاء العیون تألیف کرده است.دارای مقدمه و بابها و فصلهاست.نسخه ناقصی از آن در کتابخانه حسینیه(مکتبة الحسینیه)در نجف و نسخه کاملی به خط سید جعفر بن سید هاشم بن سید جواد بن سید رضا حسینی کاظمی، برادر سید محسن صباغ وجود دارد.تاریخ کتابت آن 1274 ق است و آن را در کاظمین دیده و نسخه دیگر آن در کتابخانه شیخ فلانی در بغداد موجود بوده است و تاریخ کتابت آن، 1222 ق است(الذریعة، ج 17، ص 103).
49.القرآن و الدعاء که شصت هزار سطر دارد(الذریعة، ج 17، ص 59).
*کشف الحجاب للدعاء المستجاب.ذکر آن در شرح دعاء السمات گذشت.
50.کشف الحجّة فی شرح خطبة اللمه.از آن روی به«خطبة اللمه»
نامبردار گشت که حضرت فاطمه زهراء سلام اللّه علیها آن را در میان جمعی از زنان در مسجد ایراد فرموده است(الذریعة، ج 18، ص 58).
51.اللامعة فی شرح زیارة الجامعة الکبیرة المعروف، دارای چهار هزار سطر و در 1354 ق تحت عنوان الانوار اللامعه چاپ شده است(الذریعة، ج 18، ص 270).
52.مثیر الاحزان فی تعزیه سادات الزمان، هفت هزار سطر دارد.شیخ آقا بزرگ طهرانی میگوید آنچه نزد نوهاش سید محمّد بن علی دیدهام و موسوم به مهیج الاخران و مثیر الاشجان است شاید غیر این باشد(الذریعة، ج 19، ص 350؛محمّد مال اللّه، ترجمة المؤلف، ص 10).
53.المزار الجامع، بین دو شرح عربی و فارسی است و نزدیک به هفت هزار سطر دارد.بنا به نظر طهرانی، کتاب المزار شش هزار سطر دارد و این سومین کتاب از کتب مزار زیارت او است که نخستین آن تحفة الزائر و دومین آن دنیس الزائرین است.هر دو به عربی است و مؤلف خود در اجازه به سید محمّد تقی به آن تصریح کرده است(الذریعة، ج 20، ص 319).
54.مصابیح الانوار فی حل مشکلات الاخبار، در بیست و هفت هزار سطر و در دو جلد در کتابخانه نوهاش سید محمّد بن علی بن بن حسین بن عبد اللّه شبر موجود است(الذریعة، ج 21، ص 85).
55.مصابیح الظلام فی شرح مفاتیح شرائع الاسلام، همراه با نقل اقوال و جمع الاخبار وافی و وسائل و بحار، مشتمل بر مجلدات متعدد است.
جلد اول:در شرح دیباچه، جلد دوم:در طهارت، جلد سوم:در زکات و خمس و صوم، جلد چهارم:در حجّ، جلد پنجم:در نذر و حدود و حبائر، جلد ششم:در نکاح، جلد هفتم:در معاملات، جلد هشتم:در قشا و شهادت تا پایان کتاب(الترجمة الخطیة، ص 9، و الذریعة ج 21، صص 88).
طهرانی گفته است پنج مجلد از شرح مفاتیح یاد شده شامل:حج و مزار و حدود و دیات خبائز و اطمعه و اشربه است و در کتابخانه محمّد بن علی بن الحسین بن عبد اللّه شبر موجود است و روز سهشنبه نهم جمادی الثانیة 1226 از نگارش کتاب الشربة فراغت یافته است.مجلد بزرگی-درباره نماز و زکات و خمس و روزه تا پایان اعتکاف-از کتاب مصابیح الظلام در کتابخانه مکتبة التستریه در نجف موجود است.و در پشت آن کتاب تغریظ شیخ بزرگ جعفر کاشف الغطاء(م 1228 ق)به خط شریفش وجود دارد (الذریعة، ج 21، صص 88-89).
56.مصابیح الکلام، در شرح مفاتیح الشرایع، بنا به گفته طهرانی آن مجلّد بزرگی است که به غیر از جزءهای آغاز آن به خطر مصنف است...(الذریعة، ج 21، صص 90-91).
57.مصباح الساطع، در شرح مفاتیح الشرایع و مختصر مصابیح الظلام است که ذکر آن گذشت و آن در شش مجلّد و به صد هزار سطر میرسد (الذریعة، ج 21، ص 108).
58.مطلع النیرین، در لغت شناسی قرآن و حدیث است و به بیست و سه هزار سطر میرسد.
*ملخص جامع معارف الاحکام، به درر الاخبار و درر الاخبار و جواهر الآثار مراجعه شود.
59.ملخص المقال فی احوال الرجال.خود مصنف آن را از کتاب بزرگ جامع المقال فی معرفة الرواة و الرجال خلاصه کرده است و شش هزار و سیصد و پنجاه سطر دارد و نسخهای از آن در کتابخانه آیة اللّه العظمی نجفی مرعشی وجود دارد(الذریعة، ج 22، صص 213؛ج 5، ص 73؛نیز الکرام البرره، ج 2، ص 779).
60.منتخب جلاء العیون که برگردان عربی کتاب جلاء العیون مجلسی است و مؤلف آن را از جلاء العیون عربی برگزیده و دارای یازده هزار سطر است(الذریعة، ج 22، ص 393).
61.منهج السالکین، در اخلاق است و به هزار سطر میرسد.طهرانی گفته است شش هزار سطر دارد و دارای مقدمه و چهارده باب و مترتب بر فصلهایی است.سپس میافزاید که آن را نزد سید محمّد علی سبزواری در کاظمیه دیده است(الذریعة، ج 23، ص 189).
62.منیة المحصلین فی احقیة طریقة المجتهدین، دوازده هزار سطر دارد (الذریعة، ج 23، ص 208).
63.المواعظ و الرسائل و الخطب، به هفتاد هزار سطر میرسد.(الذریعة، ج 23، ص 230).
64.المواعظ المثورة، به یازده هزار سطر میرسد.علامه طهرانی آن را در کاظمیه نزد شیخ عبد الکریم العطار دیده است(الذریعة، ج 23، صص 128-129).
65.المهذب، با کسر(ذال)، در مکارم اخلاق است و دوازده هزار سطر دارد(الذریعة، ج 23، ص 291).
66.مهیج الاحزان و مثیر الاشجان فی مصائب سادات الزمان، درباره چهارده معصوم علیهم السلام است(سید محمّد مال اللّه در شرح حال استادش که به صورت دستنویس است، این را ذکر کرده است)و در 29 مجلس است.آخرین آن در احوال حجّت علیه السّلام.مؤلف گفته است که خود آن را تألیف کرده است تا از قرائت برخی از داستانهای فاسد بینیاز شود.وی در عصر سهشنبه 24 صفر 1225 از نگارش آن فراغت یافت.این نسخه در(مجموعه)کتابهای سید محمّد شبر است.قبلا ذکر مثیر الاحزان گذشت.طهرانی اضافه میکند شاید مثیر الاحزان همین کتاب باشد(الذریعة، ج 23، ص 299).
67.نخبه الزائر، که چهار هزار سطر دارد.طهرانی از شیخ نوری در دارالسّلام نقل میکند که آن شش هزار سطر است و سپس طهرانی میافزاید که شاید همان تحیة الزائر باشد(الذریعة، ج 24، ص 93).
این مجموعه تألیفات مرحوم سید عبد اللّه شبر است که با اعتماد به شاگردانش-که هنگام عرضه این فهرست-در آغاز سخنم به آن اشاره کردهام و آنان:شیخ عبد النبی کاظمی، سید محمّد بن مال اللّه قطیفی، سید محمّد تقی قزوینی هستند.و نیز از آنچه مرحوم علامه شیخ آقا بزرگ طهرانی در کتاب باارزش الذریعة الی تصانیف الشیعه خود آورده ذکر کردهام. 1
برای اطلاع بیشتر، به مقدمه سید محمّد بحر العلوم بر الجواهر الثمین و مصنفاته و مؤلفاته و نیز تفسیر القرآن الکریم علامه شبر با مقدمه حامد حغنی داود(طبع سوم، 1397 ق/1977 م، صص 34-35)و همچنین تفسیر القرآن الکریم علامه شبر با مقدمه سید جواد شبر(طبع بیروت، موسسه الاعلمی) مراجعه شود.
تفسیرهای او از دقت ادبی، فقهی و حدیثی والایی برخوردار است.این بدان (1)الذریعه، ص 27.
سبب است که او از دانش و معرفت وسیع و ژرفی در زمینههای یاد شده بهرهمند بوده و همین معرفت گسترده تا حدی به او توان غواصی در ژرفای قرآن کریم داده است.تعدّد آثار او در زمینههای مختلف، دلیلی بر گستردگی دانش او است.در تفسیر آیات کریمه در عین اتکا بر احادیث معصومان علیهم السّلام از شواهد قرآنی و ادبی بهره فراوان برده است.
تفسیر او از سستی تعبیر و سفسطه لفظی دور است و جملات آن در جای بایسته خود نهاده شده است.نویسنده علاوه بر شعور بالا، احساس مسؤلیت والایی داشته لذا تفسیرش علاوه بر اتکا بر احادیث معصومان علیهم السّلام همراه با شواهد قرآنی و تاریخی و...است.چون کتاب خدا با رأی و استحسان و ظنون تفسیر نمیشود.مؤلف در اندیشهاش اصالت دارد و در آنچه میگوید و مینویسد آمیختگی و ابهام نیست.روش او ویژگی دارد، مؤلف به خوبی توانسته بین دقت در ادای معنی و ایجاز در عبارت و نگارش با گزینش جمع کند.تفسیر او به سبب فشردگی و ایجاز و کاربرد اصطلاحات، متخصصان را به کار میآید همانطور که به دلیل روشنی و روانی بیان برای مبتدی مفید است.توجه جستوجوگرانه مؤلف نسبت به ادای وجوه قرآءات روایت شده از پیشینیان، وجوه معروف نزد علمای قرائت، به گونهای است که در تفسیر خود به ابزار وجوه قرآءات توجه دارد.
علامه شبر تفسیر خود را با اهتمام به بحثهای لفظی و لغوی و ادبی و با آوردن شواهد حدیثی، غنا بخشیده است.به سبب عنایت بسیارش به معنای لغوی، جایگاه اعرابی بیشتر کلمات را بیان میکند تا صحیح خواندن را بر قاری آسان نماید و معنا را از طریق لفظ توضیح دهد و در جایی که ضرورت داشته است در حد معقول و متناسب با موضوع، بدون تعصب،رأی مبتنی بر عقیدهاش را بیان میدارد و همانطور که در مقدمه تفسیر وجیز (مختصر)خود وعده داده گوهرهای تفسیری و آراء نکویش را به سرچشمه اصلی آن-علوم ائمه اثنا عشری، بخصوص امام اول علی بن ابیطالب علیه السّلام و امام ششم ابو عبد اللّه جعفر الصادق علیه السّلام رئیس مذهب و پرچمدار فقه اهل بیت استناد داده است.
و جایی که بیان اختلاف لغوی برای روشن کردن مطالب کافی نبوده است با آوردن نصوص و دعاهای رسیده از اهل بیت نبوت علیهم السّلام بر روشنی آن افزوده است و دیگر این که توانسته آراء مفسران امامیّه را اعم از متقدمان و متأخران تا زمان خود فراهم کند و کوشیده است آن را متناسب با نیاز برگزیند و با آمیختن آرایی که مؤید رأی او است تفسیر خود را پربار کند.
علامه شبر در تفسیرش به نیاز مردم زمان خودش به فهم قرآن، از نزدیکترین راه بدون زیادهروی در تأویل همراه با تمرکز و ایجاز توجه داشته و خواسته است فهم قرآن را بر قاری و خواننده آسان کند و وقت و کوشش او را در مطالب طولانی-که به آن نیاز ندارد و معمولا متخصصان را به کار میآید-تلف و تباه نکند. 1
همانطور که قبلا گذشت، تفسیر وجیز(یا مختصر شبر که به نام تفسیر القرآن الکریم بارها در تهران و قاهره و بیروت به طور مستقل و غیر مستقل ذیل سواطع الالهام فیضی)به چاپ رسید که دارای اشکالات چاپی و غیر چاپی فراوان است.بسیاری از اشتباههای چاپی و اغلاط چاپ نسخه داراحیاء (1)الجواهر الثمین، ص 20.
التّراث العربی عینا در نسخه چاپ اسوه(تهران)تکرار شده است و در چاپ الاعلمی بیروت برخی اشکالات واغلاط رفع و تصحیح شده و پارهای همچنان مانده است.چاپ چهارم نسخه داراحیاء التّراث العربی اشتباهات و اغلاط چاپ سوم را تکرار کرده است.چاپ اسوه با آنکه چنین اشکالاتی دارد از این محاسن برخوردار است:شماره آیات کریمه در متن تفسیر ذکر شده که یافتن آیه و تفسیر آن را آسان کرده است و دیگر آنکه آیات با حروف برجسته نووشته شده است، لذا تشخیص متن از نص آیات کریمه آسانتر گردیده است و نیز نسخه اعلمی علاوه بر آنکه بعضی از اغلاط چاپی نسخه داراحیاء التّراث العربی را اصلاح کرده، آیات کریمه را با حروف برجسته آورده لذا تشخیص آیه از متن تفسیر آسانتر شده است.جدولی که فراهم شده است، حاصل سنجش سه نسخه از چاپهای مختلف تفسیر علامه با یکدیگر و مراجعه به کتب گوناگون بخصوص تفسیر الجواهر الثمین علامه شبر و تفسیر الصافی ملا محسن فیض کاشانی و تفسیر بیضاوی و...است.
1.علامه سید عبد الّله شبر، الجواهر الثمین فی تفسیر الکتاب المبین، با مقدمه سید محمّد بحر العلوم، 1407 ق، 1986 م، ص 14 به بعد.
2.علامه شبر، تفسیر القرآن الکریم، بیروت، مؤسسة الاعلمی، با مقدمه سید جواد شبر، 1415 ق/1995 م، ص 50.
3.علامه شبر، الجواهر الثمین...، پیشین، ص 15.
4.علامه شبر، التفسیر القرآن الکریم، پیشین، ص 6.
5.همان، ص 6.
6.علامه شبر، الجواهر الثمین، پیشین، صص 16-17.
7.همان، صص 16-17.
8.همان، ص 18.
9.علامه شبر، التفسیر القرآن الکریم، پیشین، ص 6.
10.همان، ص 7.
11.همان، ص 11.
12.علامه شبر، الجواهر الثمین...، پیشین، صص 9-18.
13.همان، صص 19-20.
14.همان، صص 20-21.
15.همان، صص 20-21.
16.همان، ص...؛التفسیر القرآن الکریم، پیشین، ص...؛التفسیر القرآن الکریم، مقدمه خغنی داود، ص....
قرآن کریم، به خط عثمان طه، با قرائت عاصم به روایت حفص، تهران، انتشارات اسوه، وابسته به سازمان اوقاف و امور خیریه، 1365.
قرآن مجید، ترجمه عبد المحمّد آیتی، به خط حبیب اللّه فضائلی، تهران، سروش، واحد احیای هنرهای اسلامی، 1374 ش.
قرآن مجید ترجمه کاظم پورجوادی، تهران، دائرة المعارف اسلامی، 1414، 1372 ش.
قرآن مجید، ترجمه بهاء الدین خرمشاهی، با توضیحات و واژه نامه، تهران، انتشارت جامی، 1374 ش.
قرآن مجید، ترجمه محمّد مهدی فولادوند تهران، دار القرآن الکریم، دفتر مطالعات تاریخ و معارف، 1374 ش.
قرآن مجید، آیة اللّه ناصر مکارم شیرازی، تهران، دار القرآن الکریم، دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی، 1373 ق.
تفسیر القرآن الکریم تهران، انتشارات اسوه، 1414 ق.
تفسیر القرآن الکریم، با مقدمه سید جواد شبر، بیروت، مؤسسه الاعلمی، 1415 ق/1995 م.
تفسیر القرآن الکریم با مقدمه حامد حغنی داود، به ضمیمه مقدمه تفسیر آلاء الرحمن محمّد جواد بلاغی نجفی، قاهره، داراحیاء التّراث العربی، 1385 ق/ 1966 م.
الجواهر الثمین فی تفسیر الکتاب المبین، با مقدمه سید محمّد بحر العلوم، در6 جزء، الکویت، مکتبة الا لفین، 1407 ق/1986 م، ابن الانباری، ابو البرکات، (513-577):
البیان فی غریب اعراب القرآن، تحقیق طه عبد الحمید طه، جدول اول، رقم، انتشارات، 1403 ق/1362 ش.
البیضاوی، ناصر الدین ابی سعید عبد اللّه(م 791 ه).
تفسیر البیضاوی-انوار التنزیل و اسرار التأویل(2 ج)ج 1، و سورة الفاتحه، سورة الاسراء)، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1408 ق/1988 م.
تفسیر اثنی عشری، حسینی شاه عبد العظیمی، حسین بن احمد
(1318-1384)(14 ج)ج 1، از سوره حمد تا پایان سوره بقره؛ج 2، از سوره آل عمران تا سوره نساء، تهران، میقات، تابستان 1363).
روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، حسین بن علی بن محمّد بن احمد الخزاعی النیسابوری(مشهور به تفسیر شیخ الو الفتوح رازی)، 20 ج، تصحیح یا حقی ناصح، بنیاد پژوهشهای اسلامی، 1371 ش.
روح الجنان و روح الجنان، تصحیح و حواشی حاج میرزا ابو الحسن شعرانی، تصحیح علی اکبر غفاری، تهران، کتابفروشی اسلامیه، 1356 ش.
المفردات فی غریب القرآن، راغب اصفهانی، حسین، تحقیق محمّد سید گیلانی، تهران، المکتبة المرتضویه، 1332 ش.
تفسیر شریف لاهیجی، شریف لاهیجی، بها الدین محمّد بن شیخعلی، با مقدمه و تصحیح میر جلال الدین حسینی و محمّد ابراهیم آیتی، ج 1(سوره فاتحة الکتاب-انعام)تهران، مؤسسه مطبوعاتی علمی، نشریه شماره 8، اداره کل اوقاف.
المیزان فی تفسیر القرآن، علامه طباطبائی، سید محمّد حسین، بیروت، مؤسسة الاعلمی، 1393 ق/1973 م.
تفسیر المیزان، سید محمّد باقر موسوی همدانی و دیگران، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1363(به بعد).
طبرسی، امین الدین ابو علی الفضل بن الحسن(م 548).
ترجمه تفسیر مجمع البیان...-حسین نوری.
دکتر محمّد مفتح، تهران، فراهانی(27 مجلد).
تفسیر جوامع الجامع، مقدمه و تصحیح وتعلیقات از ابو القاسم گرجی(ج 1، از سوره حمد-اعراف)، تهران، دانشگاه تهران، ش 1965، 1371 ش.
المعجم المفهرس لا لفاظ القرآن الکریم، عبد الباقی، محمّد فواد، بحاشیة المصحف الشریف، تهران، انتشارات اسلامی، 1372 ش.
کتاب الصافی فی تفسیر القرآن، فیض کاشانی، مولی محسن، ج 10، تهران، کتابفروشی اسلامیه، 1356 ش.
مبادی فقه و اصول، فیض، علیرضا:تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ش 1850، 1373 ش.
تفسیر نور، قرائتی، محسن(ج 1، سوره حمد-بقره؛ج 2، سوره آل عمران- نساء)قم، مؤسسه ذر راه حق، تابستان 1375.
مشکل اعراب القرآن، القیسی، مکی بن ابی طالب، ج 1، محقق یاسین محمّد- السواسس، با مقدمه علیرضا میرزا محمّد، تهران، مؤسسه تحقیقاتی و انتشاراتی نور، بهار 1362.
تفسیر روشن...در تفسیر لغات و حقایق، مصطفوی، حسن(ج 1، سوره فاتحه و سوره بقره تا آیه 88؛ج 2، سوره بقره از آیه 89 تا 189؛ج 3، سوره بقره از آیه 190)تا 272، تهران، سروش، 1374 ش.و...المعجم الوسیط(ج 1 و 2)، مجمع اللغة، العربیة، دکتر ابراهیم انیس و دیگران، تهران، انتشارات ناصر خسرو، طبع 2، 1392 ق/1972 م.
التفسیر المبین، مغنیه، محمّد جواد، دارالکتب الاسلامی، طبع 2، 1403 ق/ 1993 م.
خلاصه تفسیر ادبی و عرفانی قرآن مجید، اثر خواجه عبد اللّه انصاری، تألیف احمد میبدی، نگارش حبیب ا...آموزگار، تهران، اقبال، 1368 ش.
(1)الجواهر الثمین، ص 14.
(2)تفسیر القرآن، ص 5.
(1)الجواهر الثمنی، ص 15.
(1)تفسیر القرآن، ص 6.
(2)الجواهر الثمین، ص 16.
(1)همان، 16.
(2)تفسیر القرآن.
(1)الجواهر الثمین، ص 20-21.
(1)الجواهر الثمین، ص 20.